معنی 理論を立てる
理論を立てる
نظریّه پردازی کردن، نظریّه بسازید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 理論を立てる
予算を立てる
予算を立てる
بُودجِه بَندی کَردَن، بُودجِه بِسازید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
戦略を立てる
戦略を立てる
تَدوین اِستِراتِژی کَردَن، یِک اِستِراتِژی طَرّاحی کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
泡を立てる
泡を立てる
حُباب ساختَن، حُباب دُرُست کُن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
音を立てる
音を立てる
سَر و صِدا، سَر و صِدا کَردَن، صِدا دادَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی