معنی 独立した
独立した
مستقل
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 独立した
孤立した
孤立した
بیگانِه وار، جُدا شُدِه، مُنعَزِل
دیکشنری ژاپنی به فارسی
対立した
対立した
دَرگیر، مُتِعارِض شُد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
自立した
自立した
خودکَفا، مُستَقِل
دیکشنری ژاپنی به فارسی
独立して
独立して
بِه طُورِ مُستَقِل
دیکشنری ژاپنی به فارسی
直立した
直立した
راست، عَمودی
دیکشنری ژاپنی به فارسی