معنی 爆発する
爆発する
انفجار کردن، منفجر شدن، صدای انفجار دادن، ترکیدن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 爆発する
再発する
再発する
مُکَرَّر، عُود
دیکشنری ژاپنی به فارسی
告発する
告発する
مُتَّهَم کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
出発する
出発する
تَرک کَردَن، راه اُفتادَن، عَمَل کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
蒸発する
蒸発する
تَبخِیر شُدَن، تَبخِیر شَوَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
爆笑する
爆笑する
خَندیدَن با صِدایِ بُلَند، اَز خَندِه مُنفَجِر شُد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
開発する
開発する
تَوسِعَه دادَن، تَوسِعَه دَهَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
発する
発する
مُنتَشِر شُدَن، مُنتَشِر می کُنَند، پَخش کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی