معنی 焼けた
焼けた
برشته، سوخته
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 焼けた
溶けた
溶けた
آب شُدِه، ذُوب شُد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
解けた
解けた
بازشُدِه، حَلّ شُد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
砕けた
砕けた
شِکَستِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی