معنی 焦げる
焦げる
سوزاندن، سوخته
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 焦げる
妨げる
妨げる
مَحدود کَردَن، مانِع شَوَد، مانِع شُدَن، مُمانِعَت کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
下げる
下げる
پایین آوَردَن، پایین تَر
دیکشنری ژاپنی به فارسی
上げる
上げる
بالا بُردَن، اَفزایِش دَهَد، بُلَند کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
広げる
広げる
گُستَرِش دادَن، گُستَرِش، کِشیدِه شُدَن، باز کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
焦げた
焦げた
سوزان، سوختِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
揚げる
揚げる
سُرخ کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
捧げる
捧げる
تَقدِیم کَردَن، اِختِصاص دَهَد، وَقف کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
曲げる
曲げる
مُنحَنی شُدَن، خَم شُدَن، خَم کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
繋げる
繋げる
بَستَن، اِتِّصال
دیکشنری ژاپنی به فارسی