معنی 断片的に
断片的に
به صورت جزئی، تکّه تکّه، به طور تکّه تکّه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 断片的に
断定的に
断定的に
بِه طُورِ قاطِع، قاطِعانِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
断続的に
断続的に
بِه طُورِ نَوَسَانی، بِه صورَتِ مُتِناوِب، بِه طُورِ مُتِناوِب
دیکشنری ژاپنی به فارسی