معنی 散らかす
散らかす
آشفتگی ایجاد کردن، به هم ریختن، بی نظمی ایجاد کردن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 散らかす
散らかし
散らかし
آشوب، آشُفتِگی، آشوبی بودَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
散らす
散らす
پَراکَندِه کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی