معنی 支配する
支配する
سلطه داشتن، مسلّط شوند، حکومت کردن، حکم دادن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 支配する
心配する
心配する
نِگَران بودَن، نِگَرانی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
支援する
支援する
حِمایَت کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
支持する
支持する
تَأیید کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد، حِفظ کَردَن، حِمایَت کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی