معنی 拒絶する
拒絶する
رد کردن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 拒絶する
中絶する
中絶する
مُتِوَقِّف کَردَن، سِقطِ جَنین کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
気絶する
気絶する
بیهوش شُدَن، غَش کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
根絶する
根絶する
اَز بِین بُردَن، ریشِه کُن کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
拒否する
拒否する
اِمتِناع کَردَن، رَد کَردَن، مُخالِفَت کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی