معنی 広める
広める
تکثیر کردن، گسترش، گسترش دادن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 広める
住める
住める
قابِلِ سُکونَت، مَن مِی تَوانَم آنجا زِندِگی کُنَم، قابِلِ زِندِگی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
丸める
丸める
گولِه کَردَن، رول کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
始める
始める
شُروع کَردَن، شُروع کُنید، آغاز کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
埋める
埋める
دَفن کَردَن، پُر کُن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
やめる
やめる
تَرک کَردَن، تَوَقُّف
دیکشنری ژاپنی به فارسی
占める
占める
اِشغال کَردَن، را اِشغال کُنَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
含める
含める
دَر بَر گِرِفتَن، شامِل شَوَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
広げる
広げる
گُستَرِش دادَن، گُستَرِش، کِشیدِه شُدَن، باز کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
広がる
広がる
گَستَردِه، گُستَرِش، گَستَردِه شُدَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی