معنی 干渉する
干渉する
مداخله کردن، یک انگشت در پای داشته باشید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 干渉する
交渉する
交渉する
چانِه زَدَن، مُذاکِرِه کُنَند، مُذاکِرِه کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی