معنی 実行する
実行する
اجرای قانون کردن، اجرا کنند، اجرا کردن، انجام دادن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 実行する
実験する
実験する
آزمایِش کَردَن، آزمایِش
دیکشنری ژاپنی به فارسی
実証する
実証する
اِثبات کَردَن، نِشان دادَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
実現する
実現する
تَجَسُّم کَردَن، مُتِوَجِّه شُدَن، مُحَقَّق شُدَن، دَرک کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
同行する
同行する
هَمراهی کَردَن، هَمراهی کُنَند، هَمراه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
旅行する
旅行する
سَفَر کَردَن، سَفَر
دیکشنری ژاپنی به فارسی
発行する
発行する
مُنتَشِر کَردَن، مَوضوع
دیکشنری ژاپنی به فارسی