معنی 孵化
孵化
دوره نهفتگی، جوجه کشی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 孵化
孵化
孵化
تُخم گُذاری کَردَن، جوجِه کِشی، دَورِه نَهُفتِگی
دیکشنری چینی به فارسی