معنی 基本的に
基本的に
به طور اساسی، اساساً، به طور ابتدایی، به طور بنیادین، اساسی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 基本的に
基本的な
基本的な
پایِه ای، اَساسی، مُقَدَّماتی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
根本的に
根本的に
بِه طُورِ نُخُستین یا اَصلی، اَساساً، بِه طُورِ اَساسی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
基本的
基本的
بُنیادی، اَساسی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
基本的
基本的
پایِه ای، اَساسی، مُقَدَّماتی، بُنیادی، اِبتِدایی
دیکشنری چینی به فارسی