معنی 吠える
吠える
زوزه کشیدن، پارس کردن، غرّش کردن، ناله کردن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 吠える
伝える
伝える
رِساندَن، بِگو، مُنتَقِل کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
供える
供える
فَداکاری کَردَن، پیشنَهاد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
例える
例える
مُشَابِه دانِستَن، مُقایِسِه کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
仕える
仕える
خِدمَت کَردَن، خِدمَت کُنید، فَرمانبَردار
دیکشنری ژاپنی به فارسی
与える
与える
اِعطا کَردَن، دادَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
変える
変える
تَغییر دادَن، تَغییر دَهید، تَبدیل کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
加える
加える
اِضافِه کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
消える
消える
ناپَدید شُدَن، ناپَدید می شَوَند
دیکشنری ژاپنی به فارسی
超える
超える
فَراتَر رَفتَن، تَجاوُز کُنَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی