معنی 合わせる
合わせる
همخوٰانی داشتن، مطابقت دادن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 合わせる
従わせる
従わせる
مَجبور کَردَن، آنها را وادار بِه اِطاعَت کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
迷わせる
迷わせる
گیج کَردَن، مُنحَرِف کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
酔わせる
酔わせる
مَست، مَست کُنَندِه، مَست کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی