معنی 制約する
制約する
مجبور کردن، محدود کردن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 制約する
予約する
予約する
کِتاب کَردَن، رِزرو کُنید، رِزِرو کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
契約する
契約する
قَرارداد بَستَن، قَرارداد بِبَندَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
制限する
制限する
مَحصور کَردَن، مَحدود کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
制裁する
制裁する
تَحرِیم کَردَن، مُجازات کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
制定する
制定する
تَصوِیب کَردَن، وَضع
دیکشنری ژاپنی به فارسی
要約する
要約する
مُختَصَر کَردَن، خُلاصِه کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
節約する
節約する
صَرف کَردَن، صَرفِه جویی دَر پول
دیکشنری ژاپنی به فارسی