معنی 初期化
初期化
آغاز، مقدار دهی اوّلیّه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 初期化
初期の
初期の
اَوَّلی، اَوایِل
دیکشنری ژاپنی به فارسی
初期に
初期に
بِه طُورِ اَوَّلیِّه، دَر روزهای اَوَّلیِّه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
同期化
同期化
هَمگام سازی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
初期地
初期地
بِه طُورِ اَوَّلیِّه، مَکان اَوَّلیِّه
دیکشنری چینی به فارسی
初始化
初始化
آغاز، مِقداردِهی اَوَّلیِّه
دیکشنری چینی به فارسی