معنی 切った
切った
برش خورده، برش دادم
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 切った
偏った
偏った
طَرَفدارانِه، مُغرِضانِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
困った
困った
آشُفتِه، مَن بِه دَردِسَر اُفتادِه اُم، مَحبوس
دیکشنری ژاپنی به فارسی
太った
太った
چاق و چِلِّه، چاق شُدَم، چاق
دیکشنری ژاپنی به فارسی
劣った
劣った
پَست تَر
دیکشنری ژاپنی به فارسی
凍った
凍った
یَخ زَدَه، مُنجَمِد شُدِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
怒った
怒った
آشُفتِه، عَصَبانی، ناراحَت، عاصِف، خَشمگین
دیکشنری ژاپنی به فارسی
弱った
弱った
ضَعیف شُدِه، ضَعیف شُدِه اَست
دیکشنری ژاپنی به فارسی
濁った
濁った
کِدِر، اَبری
دیکشنری ژاپنی به فارسی
湿った
湿った
مَرطوب
دیکشنری ژاپنی به فارسی