معنی 任せる
任せる
واگذار کردن، به من بسپار
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 任せる
させる
させる
اِجازِه دادَن، اِجازِه دَهید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
許せる
許せる
قابِلِ بَخشش، مَن مِی تَوانَم بِبَخشَم
دیکشنری ژاپنی به فارسی
見せる
見せる
نِشان دادَن، نِشان می دَهَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
褪せる
褪せる
کَم رَنگ شُدَن، مَحو شُدَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
隠せる
隠せる
پِنهان شُدَنی، مِی تَوَان پِنهان کَرد
دیکشنری ژاپنی به فارسی