معنی 中断する
中断する
قطع کردن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 中断する
中絶する
中絶する
مُتِوَقِّف کَردَن، سِقطِ جَنین کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
中止する
中止する
مُتِوَقِّف کَردَن، لَغو
دیکشنری ژاپنی به فارسی
中傷する
中傷する
ناسِزا گُفتَن، تُهمَت زَدَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
切断する
切断する
قَطع کَردَن، قَطع کُن، جُدا کَردَن، آسیب زَدَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
診断する
診断する
تَشخیص دادَن، تَشخیص دَهَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
横断する
横断する
عُبور کَردَن، پَس و پیشِ رَفتَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی