معنی 不整合
不整合
عدم هماهنگی، ناسازگاری
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 不整合
不適合
不適合
ناسازگاری، عَدَمِ اِنطِباق، عَدَمِ تَطَابُق
دیکشنری ژاپنی به فارسی
不适合
不适合
نامُناسِبی، مُناسِب نیست
دیکشنری چینی به فارسی
不符合
不符合
عَدَمِ اِنطِباق، مُلاقات نِمی کُند
دیکشنری چینی به فارسی