معنی 一体的に
一体的に
به طور یک پارچه، یکپارچه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 一体的に
全体的に
全体的に
بِه طُورِ جامِع، بِه طُورِ کُلّی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
具体的に
具体的に
بِه طُورِ عَینی، بِه طُورِ خاص
دیکشنری ژاپنی به فارسی
一時的に
一時的に
مُوَقَّتی، بِه طُورِ مُوَقَّت، گُذَرا
دیکشنری ژاپنی به فارسی
一方的に
一方的に
یِک طَرَفِه، بِه صورَت یِک طَرَفِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
一般的に
一般的に
بِه طُورِ رایِج، بِه طُورِ کُلّی، بِه طُورِ عُمومی، بِه طُورِ عام
دیکشنری ژاپنی به فارسی
身体的に
身体的に
بَدَنی، اَز نَظَرِ فیزیکی
دیکشنری ژاپنی به فارسی