معنی 一人で
一人で
تنها، به تنهایی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 一人で
一瞬で
一瞬で
بِه طُورِ زودگُذَر، دَر یِک لَحظِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
一人制
一人制
تَسَلُّط یِک نَفَرِه، سیستِم یِک نَفَرِه
دیکشنری چینی به فارسی