معنی フェーズする
フェーズする
مرحله بندی کردن، فاز
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با フェーズする
グレーズする
グレーズする
لُعاب زَدَن، لُعاب
دیکشنری ژاپنی به فارسی
クルーズする
クルーズする
گَشت زَدَن، کُروز
دیکشنری ژاپنی به فارسی