معنی スケジュールする
スケジュールする
زمان بندی کردن، برنامه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با スケジュールする
再スケジュールする
再スケジュールする
بَرنامِه ریزی مُجَدَّد کَردَن، زَمان بَندی مُجَدَّد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
スケールする
スケールする
مِقیاس کَردَن، مِقیاس
دیکشنری ژاپنی به فارسی