معنی スキーをする
スキーをする
اسکی کردن، اسکی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با スキーをする
ツアーをする
ツアーをする
گَردِش کَردَن، یِک تور بِگیرید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
スポーツをする
スポーツをする
وَرزِش کَردَن، وَرزِش کُن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
スケールする
スケールする
مِقیاس کَردَن، مِقیاس
دیکشنری ژاپنی به فارسی
スキャンする
スキャンする
اِسکَن کَردَن، اِسکَن کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی