معنی しつける
しつける
انضباط برقرار کردن، نظم و انضباط
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با しつける
傷つける
傷つける
آسیب رِساندَن، صَدَمِه دیدِه، آسیب زَدَن، زَخم زَدَن، زَخم زَنَندِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
見つける
見つける
یافتَن، پِیدا کَردَن، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی