معنی ざらざらした
ざらざらした
خراشیده، خشن، خش دار، خراش دار
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با ざらざらした
きらきらした
きらきらした
دِرَخشان
دیکشنری ژاپنی به فارسی
ふらふらした
ふらふらした
لَرزان، سَرگیجِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی