معنی イライラした
イライラした
عصبانی، من عصبانی بودم، ناراحت، آزمایشی، زهرآگین
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با イライラした
イライラする
イライラする
تَحریک آمیز، مَن عَصَبانی مِی شوم، عَصَبی
دیکشنری ژاپنی به فارسی