معنی vagabondare vagabondare پیاده روی طولانی کردن، سرگردان، پیچیدن، گردش کردن پیادِه رَویِ طولانی کَردَن، سَرگَردان، پیچیدَن، گَردِش کَردَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی