معنی successivamente successivamente به طور پی در پی، متعاقباً، به طور متعاقب دیکشنری ایتالیایی به فارسی
successivement successivement بِه طُورِ پَیاپی، بِه طُورِ مُتِوالی، بِه طُورِ پِی دَر پِی دیکشنری فرانسوی به فارسی
eccessivamente eccessivamente بُهت زیادِه، بیش اَز حَد، بِه طُورِ غِیرِمُنَظَّم، بِه طُورِ فُوق العادِه، بِه طُورِ مُفرِط دیکشنری ایتالیایی به فارسی