معنی stordito stordito سرگشته، مات و مبهوت، سرگیجه دار، سرخوش، گیج سَرگَشتِه، مات و مَبهُوت، سَرگیجِه دار، سُرخوش، گیج دیکشنری ایتالیایی به فارسی