معنی spogliare spogliare برهنه کردن، برهنه، خلع کردن، کندن، محروم کردن بِرِهنِه کَردَن، بِرِهنِه، خَلع کَردَن، کَندَن، مَحروم کَردَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی