معنی ordinatamente ordinatamente به طور مرتّب، منظّمی، ترتیب وار، منظّم بِه طُورِ مُرَتَّب، مُنَظَّمی، تَرتِیب وار، مُنَظَّم دیکشنری ایتالیایی به فارسی