معنی gonfiare gonfiare برآمدگی پیدا کردن، باد کردن، بادکنک کردن، تورّم ایجاد کردن، غرّش کردن، نفخ کردن بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، باد کَردَن، بادکُنَک کَردَن، تَوَرُّم ایجاد کَردَن، غُرِّش کَردَن، نَفخ کَردَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی