معنی fare una smorfia fare una smorfia چشمک زدن از درد، چهره بساز، چهره در هم کشیدن چِشمَک زَدَن اَز دَرد، چِهرِه بِساز، چِهرِه دَر هَم کِشیدَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی