معنی confondere confondere آشفته کردن، گیج کردن، سردرگم کردن، مبهوت کردن، مبهم کردن، متحیّر کردن آشُفتِه کَردَن، گیج کَردَن، سَردَرگُم کَردَن، مَبهُوت کَردَن، مُبهَم کَردَن، مُتَحَیِّر کَردَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی