معنی balbettare balbettare پر حرفی کردن، لکنت زبان، گلوگیر صحبت کردن، لکنت داشتن پُر حَرفی کَردَن، لُکنَت زَبان، گَلوگیر صُحبَت کَردَن، لُکنَت داشتَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی