معنی affliggere affliggere آزرده کردن، مبتلا شدن، آزار دادن، رنجاندن آزُردِه کَردَن، مُبتَلا شُدَن، آزار دادَن، رَنجاندَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی