معنی accumulare accumulare انباشته کردن، انباشته شدن، جمع آوری کردن، جمع شدن اَنباشتِه کَردَن، اَنباشتِه شُدَن، جَمع آوَری کَردَن، جَمع شُدَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی