مقدمه مفهومی درباره واژه همپرداز (Coprocessor) به پردازنده ای کمکی گفته می شود که برای انجام وظایف خاصی طراحی شده و بار محاسباتی را از دوش پردازنده اصلی (CPU) برمی دارد. این مفهوم در معماری کامپیوتر نقش مهمی دارد. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در پردازش گرافیکی (GPU)، در محاسبات ریاضی (مثل FPU)، در رمزنگاری، در پردازش سیگنال های دیجیتال، و در یادگیری ماشین (مثل TPU) استفاده می شود. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT کارت های گرافیک (GPU)، واحدهای ممیز شناور (FPU)، پردازنده های شبکه (NPU)، موتورهای فیزیک در بازی ها، و پردازنده های تنسور (TPU) در هوش مصنوعی. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در معماری سیستم ها، همپردازها امکان اجرای موازی و تخصصی سازی را فراهم می کنند. در سیستم های نهفته، همپردازها برای وظایف بلادرنگ استفاده می شوند. در ابررایانه ها، همپردازها کارایی را افزایش می دهند. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف اولین همپردازها در دهه 1970 برای محاسبات ممیز شناور معرفی شدند. در دهه 1990 با ظهور GPUها تحول یافتند. امروزه با معماری های ناهمگن مانند CPU+GPU+TPU، اهمیت آن ها بیشتر شده است. تفکیک آن از واژگان مشابه همپرداز با پردازنده اصلی (CPU) تفاوت دارد: CPU وظایف عمومی را انجام می دهد در حالی که همپرداز برای کارهای خاص بهینه شده است. همچنین با کنترلر که مدیریت دستگاه ها را بر عهده دارد متفاوت است. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در CUDA برای GPUهای انویدیا، در OpenCL برای پردازش موازی، در اسمبلی با دستورات خاص (مثل x87 برای FPU)، و در فریم ورک هایی مانند TensorFlow برای TPUها. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن اشتباه گرفتن همپرداز با هسته های اضافی CPU، عدم درک تفاوت بین انواع همپردازها، و تصور اینکه همه برنامه ها به طور خودکار از همپردازها استفاده می کنند از چالش های رایج هستند. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی استفاده بهینه از همپردازها می تواند کارایی سیستم را به شدت افزایش دهد. درک معماری ناهمگن و برنامه نویسی برای آن یکی از مهارت های کلیدی در محاسبات مدرن است.