معنی tunjangan
tunjangan
مقرّری، کمک هزینه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با tunjangan
kunjungan
kunjungan
تَرَدُّد، بازدید کُنید، بازدید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tantangan
tantangan
چالِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bujangan
bujangan
عَزَب، لِیسَانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
undangan
undangan
دَعوَت، دَعوَت نامِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی