معنی terhalang
terhalang
محدود، مانع شد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با terhalang
herhaling
herhaling
تِکرَار
دیکشنری هلندی به فارسی
terulang
terulang
تِکرَار، تِکرَار کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی