معنی tergelincir
tergelincir
خروج از ریل، لیز خورد، لنگیدن، سرخوردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با tergelincir
terpelintir
terpelintir
پیچیدِه، پیچ خُوردِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی