معنی terbalut
terbalut
بانداژ شده، باندپیچی شده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با terbalut
membalut
membalut
پانسِمان کَردَن، بانداژ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terbalik
terbalik
واژگون شُدَن، بِه عَقَب، مَعکوس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terbaru
terbaru
جَدید تَرین، آخَرین، اَخیراً، بِه روز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی