معنی tak terkendali tak terkendali غیرقابل سرکوب، غیر قابل کنترل، بی پرده، بی پابند دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terkendali tidak terkendali غِیرِقابِلِ مَهار، غِیرِ قابِلِ کُنتُرُل دیکشنری اندونزیایی به فارسی