spontaan spontaan بِه طُورِ بِداهِه، خُود بِه خُود، طَبیعی، بِه طُورِ خُود بِه خُود دیکشنری هلندی به فارسی
apontar apontar هَدَف گُذاری کَردَن، نُقطِه، اَنگُشتِ اِشارِه کَردَن، اِشارِه کَردَن دیکشنری پرتغالی به فارسی