sawa sawa هَم خوٰان، باشِه، بَرابَری طَلَب، مُنصِفانِه، بَرابَر، بَرابَر بودَن، مُعادِل، یِکنَواخت، یِکسان، اُکِی، خوب، مُشَابِه، راست دیکشنری سواحیلی به فارسی