معنی responden
responden
پاسخ دهنده، پاسخ دهندگان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با responden
responder
responder
پاسُخ دادَن، پاسُخ دَهید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
respondent
respondent
پاسُخ دَهَندِه، وَاکُنِش پَذیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
responder
responder
پاسُخ دادَن، بَرایِ پاسُخ دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
respondent
respondent
پاسُخ دَهَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
Respondent
Respondent
پاسُخ دَهَندِه، پاسُخگو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
koresponden
koresponden
خَبَرنِگار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
respondente
respondente
پاسُخ دَهَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Despondent
Despondent
نااُمید
دیکشنری انگلیسی به فارسی